خطاهایی که فکر نمی کردم این قدر مهم باشند(قسمت دوم)
1- نگاه، توجه
همه می دانیم نگاه به نامحرم تیری است از جانب شیطان که قلب را مسموم می نماید و ممکن است به مرور زمان خدای ناکرده قلب را دچار مرض کند.
(فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا)
فراموش نکنیم که منظور از عدم نگاه غض بصر است.
نگاه نکردن، کنترل چشم است و توجه نکردن، کنترل فکر. به این معنا که گاهی اوقات انسان در شرایطی از اجتماع قرار می گیرد که علاوه بر کنترل نگاه، کنترل فکر نیز لازم است.
به عنوان مثال (بری خودم) ایستگاه های مترو و ...
با فرض اینکه فرد به هیچ سمتی نگاه نکند، شیطان رجیم بر روی ذهن او کار می کند، و انسان نباید از این مسئله غافل شود.
2- بدحجابی، جلب توجه
همان طور که می دانیم زن و مرد همزاد تکاملی یکدیگر هستند و طبیعتاً نباید با یکدیگر به صورت تشابهی مقایسه شوند. به این معنا که همان طور که کنترل نگاه برای مردان مشکل است، به نوعی برای بانوان نیز حفظ حجاب مشکل است. به عبارت دیگر دیده نشدن و مورد توجه قرار نگرفتن آنها را آزار می دهد(لازم به ذکر است این خصیصه در تضاد با حیای آنها نیست). بنابراین برای مقایسه درست بین خانم ها و آقایان باید حجاب خانم ها را با نگاه آقایان مقایسه نمود. با این توجه به سادگی می توان نتیجه گرفت که وضعیت نگاه آقایان نیز به اندازه وضعیت حجاب خانم ها بحرانی است.
طبیعتاً جلب توجه یک مرحله بالاتر از حجاب است. که می تواند شامل طریقه راه رفتن، صحبت کردن، نوع رفتار در فضای مجازی و ... هم شود.
3- فکر
انسان ها نه تنها باید سعی کنند که در عمل گناه نکنند بلکه باید فکر و تخیل خود را نیز در این زمینه کنترل نمایند. این مورد متفاوت با توجه است. زیرا ارتباطی به موقعیت فرد در شرایط اجتماعی خاص ندارد.
ادامه دارد...
بدبخت بیچاره من
تمام