کمپين يک روز بدون گناه

یک روزِ بدونِ گناه

یک روزِ بدونِ گناه

بی شک می نگری ای خدای من
از خوفت، جریان اشکم را
و از ترست، پریشانی دلم را
و از هیبتت، لرزش اعضایم را
این همه شرمساری من به خاطر سوء رفتار من است،
و به همین خاطر از شدت زاری به درگاهت، صدایم فروخفته
و زبانم از راز و نیاز با تو بازمانده ... (قسمتی از دعای 16 صحیفه سجادیه)

در اینجا گرد آمده ایم تا با همکاری و همراهی یکدیگر قدمی برداریم به سوی معبود خویش. می دانیم دانستن بیشتر، مسؤولیت بیشتر به همراه دارد و ندانستن، عذاب. پس با امید به فضل و رحمت پروردگار عالمیان به سوی دانایی قدم برمی داریم، شاید جزءِ رستگاران قرار گیریم.
دوست عزیزم با خواندن پست های این وبلاگ یا به نیازمندی ما پی خواهی برد و یا به ناآگاهی خود. در حالت اول مسلمانی ما ایجاب می کند که به اعضای وبلاگ در راه رسیدن به هدفشان کمک کنیم و در حالت دوم دانسته های جدیدمان، مسؤولیت های جدید را به همراه خواهد داشت.

اگر دوست دارید در این مسیر با ما همسفر شوید، کافی است یک یاعلی بگویید...

ما به آمدن مردی از جنس باران سخت امیدواریم.
شاید او نیز به یاری ما امیدوار شود...

و العاقبه للمتقین

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

نکات پایانی:

1-حواسمان باشد که انتظار بی جا از خود نداشته باشیم که سریعاً موفق به عدم گناه شویم. این امر به مرور زمان و با تلاش صورت می پذیرد.

2-با این محاسبه افراد نقاط ضعف خود را می شناسند و بر روی آنها متمرکز می شوند.

3-این کار در عین حال که وقت زیادی را از فرد نمی گیرد اما تأثیر شگفت انگیزی دارد، لذا شیطان تمام تلاشش را انجام می دهد که شما این کار را نکنید. و در صورت انجام برای مأیوس کردن شما در این زمینه تلاش می کند. لذا مراقب باشید.

4-طبیعتاً ممکن است گناهی باشد که به ذهن من حقیر نرسیده باشد. شما در کامل کردن لیست فوق کمک کنید.

5-ممکن است فرد کارهای خوبی را بخواهد در هر روز انجام دهد. بنابراین انجام ندادن آن کارها را نیز می تواند به لیست اضافه نماید. مثلاً قرائت قرآن، مطالعه، درس خواندن و ...

6-اگر کسی نقطه ضعف خود را شناسایی کرد، اما برای مبارزه با آن موفق نبود حتماً در آن زمینه مطالعه و تحقیق نموده و با افراد آگاه مشورت کند.

7-حواسمان باشد در انجام دادن گناه برای خود تخفیف قائل نشویم و برای عدم انجام آن طرح و برنامه بریزیم.

و من الله توفیق

نظرات (۱۲)

توکل به خدا
به امید موفقیت

یاعلی مدد
۱۸ آبان ۹۴ ، ۱۷:۳۶ ❤منتـــظر المـهـدی❤
تشکرازشما...

خواهش میکنم
سپاس

خواهش میکنم
به یاری خدا و عزم راسخ در مراقبه و محاسبه انشالله همه نتیجه بگیریم .

ان شاءالله
دست شما درد نکنه .....

خواهش میکنم
ممنونم ازتون.
یه سوال.
حالا ما سعی میکنیم گناهامون رو کم و ترک کنیم. بعد قراره بیاییم بگیم؟ یا هر کس برای خودشه؟

 سلام
ان شاءالله تو پست بعدی برا اینسوال اخریتون توضیح میدم
۱۹ آبان ۹۴ ، ۰۲:۰۹ شملیــا ●○●
سلام


ممنون از زحمتای شما

ان شاء الله نتیجه بگیریم

سلام
خواهش میکنم
ان شاءالله!
۱۹ آبان ۹۴ ، ۰۷:۰۸ سروش آسمانی
به نام خدایی که نفس انسان را آفرید، موجودی که برترین مخلوق الهی است: فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ / 14 مومنون.1

اولین مرحله برای داشتن زندگی اسلامی- ایرانی شناخت نفس است.


چرا نفس؟

با توجه به حدیث قدسی : من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ و روایات دیگر که بیانگر ملازمه اکید میان شناخت انسان و معرفت خداوندست و با توجه به هدف غاییِ خلقت انسان که قرب الهی است، اولین مرحله برای داشتن زندگی اسلامی- ایرانی "شناخت نفس" است.

نفس انسان، عجیب ترین و عالی ترین و در عین حال، پیچیده ترین مخلوق خداست و از آنجایی که انسان موجودی مرکب از جسم و روح بوده و جسمِ او فانی و روحش باقی است، اولین مرحله برای داشتن سبک زندگی اسلامی-ایرانی، شناخت و نحوه برخورد با آن است.


برای شناخت نفس، إن شاء الله طبق مراحل ذیل (البته بصورت خلاصه) پیش می رویم:

مرحله اول:

الف- تعریف نفس و شناخت درجات آن

ب- انواع عوالم

ج- نحوه ارتباط درجات نفس با یکدیگر

د- شناخت خوشبختی و تفاوت آن با آسایش و بهره مندی از لذائذ


مرحله دوم بطور خلاصه: جهاد با نفس در هریک از عوالم وجود.

و پس از آن، مرحله سوم: نکات عملیِ کاربردی در زندگی روزمره.


تعریف نفس:

منظور از نفس در اینجا، معنای منفی آن در زبان فارسی نبوده بلکه کلیت آن، یعنی "روح انسان" مقصود است.

در دیگر موجودات دنیا، غایت خلقت همان حیوانیت آنهاست؛ اما در انسان، غایت خلقت، قرب الهی است و انسانی که نفس خود را نشناخته و مورد تربیت قرار نداده است، بین دو عالمِ ماده و ملکوت، سرگردان بوده و به سعادت نرسیده است. ایجاد غفلتکده هایی مثل "سینما" که همچون مشروبی زائل کننده عقل است به همین منظور یعنی برای فراموش کردن بزرگترین درد ِانسان معاصر که همین حیران بودن میان ماده و معنا، و جسم و روح است، (ولو برای یکی دو ساعت) می باشد.

حقیقت نفس انسان، حقیقتی مجرد دارد یعنی مجرد و جدا از عالم ماده است. اعراف/205

نحوه این تجرد، در نظر ملاصدرا با تعبیر "جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء" آمده است. 2 یعنی در ابتدای خلقت بصورت ماده خلق شده و در طی مراحلی، تکامل یافته تا به مرحله تجرد از ماده می رسد و تا هنگامی که یک انسان زنده است، همراهِ بدن اوست و به تکامل خود ادامه می دهد تا اینکه در زمان مرگ کاملا مجرد شود.

حال کسی که نفس خود را نشناخته و یا آن را تربیت نکرده باشد، در زمینه سبک زندگی اسلامی-ایرانی هر الگویی که به او عرضه شود، اگر آن را مطابق با نفس (نفس صرفا مادی و لذت جو) یا میل خود ببیند به آن عمل می کند اما اگر آن را مطابق نفسِ تربیت نشده خود ببیند به آن عمل نکرده و تنها به اطلاعات او در این زمینه افزوده می شود. توجه به این نکته ضروری است که دین اسلام، یک کل است که اعتقاد و عمل به همه آن از ما خواسته شده و در دین، چیزی به اسم دینِ حداقلی نداریم. و این نص صریح قرآن است:

نساء / 150: إِنَّ الَّذینَ یَکفُرونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُریدونَ أَن یُفَرِّقوا بَینَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ وَیُریدونَ أَن یَتَّخِذوا بَینَ ذٰلِکَ سَبیلًا.

کسانی که خدا و پیامبرانِ او را انکار می‌کنند، و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و می‌گویند: «به بعضی ایمان می‌آوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و می‌خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند

می بینیم که خداون با لفظ کافران از چنین افرادی یاد می کند یعنی که ایمان باید به همه عقائد اسلام باشد نه به قسمتی از آن بر طبق میل خود.
جدا نبودن دین و سیاست از همدیگر در اسلام

درسی که از آیه فوق گرفته می شود همراه بودن دین و سیاست با هم است.


"یک عده‌ای اسلام را فقط مسأله‌ی فردی دانستند و سیاست را از اسلام گرفتند. این، چیزی است که امروز در بسیاری از جوامع اسلامی و در معارف دنیای مهاجمِ مستکبرِ مستعمرِ غربی، ترویج می‌شود که: اسلام از سیاست جداست! سیاست را از اسلام گرفتند؛ در حالی که نبی مکرم اسلام در آغاز هجرت، در اولی که توانست خود را از دشواریهای مکه نجات دهد، اولین کاری که کرد، سیاست بود. بنای جامعه اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل قشون اسلامی، نامه‌ی به سیاستمداران بزرگ عالم، ورود در عرصه‌ی سیاسی عظیم بشری آن روز، سیاست است. چطور می‌شود اسلام را از سیاست جدا کرد؟! چطور می‌شود سیاست را با دست هدایتی غیر از دست هدایت اسلام، معنا و تفسیر کرد و شکل داد؟! «الّذین جعلوا القرآن عضین»(۱) بعضی قرآن را تکه پاره می‌کنند. «یؤمن ببعض و یکفر ببعض»(۲) به عبادت قرآن ایمان می‌آورند؛ اما به سیاست قرآن ایمان نمی‌آورند! «و لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط».(۳) قسط چیست؟ قسط یعنی استقرار عدالت اجتماعی در جامعه. چه کسی می‌تواند این کار را انجام دهد؟ تشکیلِ یک جامعه‌ی همراهِ با عدالت و قسط، یک کار سیاسی است؛ کارِ مدیران یک کشور است. این، هدف انبیاست. نه فقط پیغمبر ما، بلکه عیسی و موسی و ابراهیم و همه‌ی پیغمبران الهی برای سیاست و برای تشکیل نظام اسلامی آمدند. آن وقت یک عده‌ای از روی مقدس‌مآبی عبایشان را جمع کنند و بگویند: ما به سیاست کاری نداریم! مگر دین از سیاست جداست؟! آن وقت تبلیغات خباثت‌آمیزِ غربی هم دائم دامن بزنند به این حرف، که: دین را از سیاست جدا کنید؛ دین را از دولت جدا کنید. اگر ما مسلمانیم، دین و دولت به یکدیگر آمیخته است؛ نه مثل دو چیزی که به هم وصل شده باشند. دین و دولت یک چیز است.

1- به اعتبار اینکه جسم انسان فانی و نفس او باقی است.
2- معتبرترین نظریه در باب نفس، در حال حاضر نظریه ملاصدرا می باشد.
3- بیانات‌ رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در سالروز عید مبعث ۱۳۸۵/۰۵/۳۱

ممنون
۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۸:۱۹ امید محرابی
سلام خوانده شد خیلی ممنون از اقای سروش آسمانی
یا علی>

سپاس از شما و ایشون
۱۹ آبان ۹۴ ، ۲۰:۱۹ ام اسی خوشبخت
خوانده شد، با تشکر:)

:)
ممنون از زحماتتون.ماجور باشید.

خواهش میکنم
واقعا سخته😯

ولی شدنیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کلیه حقوق این وبلاگ متعلق به [ یک روزِ بدونِ گناه ] می باشد ; ویرایش شده با توسط پلاک هفت